گروه كاتارتيست‌ها اساساً از دل كلاسی بيرون آمد كه باوند بهپور به مدت چند ترم در مؤسسه‌ی ماه مهر تهران درس داد و نام‌اش «كارگاه پرفورمنس: تئوری وعمل» بود. شركت‌كنندگان كه به خوبي در مورد اين‌كه پرفورمنس چه چيزی نبايد باشد توجيه شده بودند در خانه‌های هم گرد هم جمع شدند تا گروهی را پايه‌گذاری كنند كه به هنر رسمی با مخاطبان برگزيده اعتقادی ندارد و كارناوال و شهر فرنگ را ترجيح می‌دهد. ما بدون شهريه اما برپايه‌ی جريمه‌‌هايی كه از اعضاء‌ به خاطر ديركرد و غيره دريافت می‌كرديم روزگار می‌گذرانديم و قصد داشتيم و داریم اجراهايمان را به قامت مخاطب بدوزيم و به همين خاطر نيز تعداد مخاطبان هر اجرا بسيار كم و گاهی يك نفر است.

گروه /آ:ت/ (بريتا.) با خودش قرار گذاشته كه مصالح مورد استفاده‌اش را به آبچسب و مقوا محدود كند و فضاهايی بسازد كه در‌ آن پرفورمنس يا همان اجرا اتفاق می‌افتد. از اجرا معنای مشخصی در نظر داريم و به هرگونه حركت تئاتری بدگمانيم. ما فكر می‌كنيم مي‌شود در ايران هنری توليد كرد كه به خاطر بيرون آمدن از دل وضعيت ارزشمند باشد و لازم نباشد چك كنيم قبلاً شبيه‌اش جای ديگری انجام شده يا نه. ما به اين افسردگی عميق اطرافمان اعتقاد نداريم و فكر می‌كنيم هنر چيز لازمی است و مرز بين هنر و زندگی آن‌قدرها پررنگ نيست. ما شيطنت و سرخوشی را لازمه‌ی كار می‌دانيم و به هنر معاصر به معنی اخص كلمه معتقديم.

ما به مخاطبان معمولی بسيار علاقه‌منديم، با يبوست در هنر مخالفيم و ضمناً با خودمان قرار گذاشته‌ايم كه فرايند توليد هنری بايد برايمان بسيار لذت‌بخش باشد، در واقع خود اين فرايند بايد هنر باشد. اين سايت بايگانی ماست و رابط ما با ديگران. ما فكر می‌كنيم كه همه‌ می‌توانند كار هنری بكنند اما هر ايده‌ای ارزش اجرا ندارد. تعداد ما محدود نيست و خوشحال می‌شويم اگر ايده‌های ما را بدزديد يا شعبه‌های غيرمعتبر برايش ايجاد كنيد! ما ايده‌هايمان را به صورت گروهی شكل می‌دهيم و كيف می‌كنيم وقتی نمی‌فهميم چه چيزی را چه كسی توليد كرده! از اين‌كه حمايت بشويم استقبال مي‌كنيم اما حمايت هم نشديم كار خودمان را دنبال می‌كنيم!